فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زيبا ساز ، نایت اسکین
نینیه نازم



















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


نینیه نازم

خاطرات پرنسس کوچولوی ما

سلام ووروجک مامانی میدونی مامانی از دیروز باهات حرف نزده خیلی دلش واسه کوچولش تنگ شده واسه همین دوست داشت الان تو اینجا بودی تو بغلم فشارت میدادم.


دیروز مامانی رفته بود خونه مامان جونی واسه همین وقت نکرد بیاد پیشت حالا الان اومده تلافی دیروزو در بیاره



امشب مامانی و بابایی میخوان برن واسه ووروجکشون یه دوربین باحال بگیرن
تا از قبل از امدنت ولحظه ای که میای تو بغل مامانی و بابایی عکسای قشنگ بگیرن بابایی دیشب گفته هر روز میخواد از بزرگ شدن تو ولحظات زندگیت عکس بگیره پس تو زودی بیا پیش مامانی و بابایی چون دیگه طاقت ندارن

+نوشته شده در چهار شنبه 20 / 7 / 1390برچسب:,ساعت3:15 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

 

 

میدونی چیه نینی جوم دیشب تولد امام رضا بود واسه همین بابایی دیشب یه عهدی با خدا بست که اگه تو سال بعد تو تولد امام رضا با ما باشی هر سال این موقع رو نذری بده واسه همینم دیشب اولین نذرو داد تا سال دیگه این موقع تو بغل ما باشی مامانیو بابایی فدای کوچولشون میشن

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+نوشته شده در چهار شنبه 18 / 7 / 1390برچسب:,ساعت6:31 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

 

مهربانتر از مادر
مهربانتر از بابا
مهربانتر از آبی
با تمام ماهیها

مهربانتر از گلها
با دو بال پروانه
مهربانتر از ابری
با گیاه،با دانه

مهربانتر از خورشید
با گل و زمینی تو
تو خدا،خدا هستی
مهربانترینی تو

مامانی هنوز نمیدونه که تو شازده پسری یا گل دختر

+نوشته شده در چهار شنبه 18 / 7 / 1390برچسب:,ساعت4:48 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

 

 

 

منو بابایی سال ۲۳/۰۴/۱۳۸۸ ازدواج کردیم خیلی خوشبخت هستیم

الان که این متنو واست مینویسم دوسالو۴ماهه که از ازدواجمون میگذره

 

منو بابایی عاشق هم هستیم واسه همین تصمیم گرفتیم که با داشتن

تو این عشق رو جاودانه کنیم امیدوارم هر چه زودتربیای پیش مامانو بابا

نینیه گلم هنوز خدا تورو به ما نداده اما دعا میکنم هر چه زودتر بیای تو

دل مامانی وبعدش به این دنیای قشنگ تا منو تو وبابایی در کنار هم لذت ببریم

 

نمیدونی مامانی چقدر دوست داره تو رو زودتر داشته باشه پس قربونت

برم به خدا جون بگو که تو رو هر چه زودتر به ما بده

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 18 / 7 / 1386برچسب:,ساعت12:25 قبل از ظهرتوسط مریم و علی | |

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 7 صفحه بعد