فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زيبا ساز ، نایت اسکین
سوغاتیه ادرینا خانوم



















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


نینیه نازم

خاطرات پرنسس کوچولوی ما

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 / 11 / 1390برچسب:,ساعت3:18 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , وبلاگ قیصر
» بخش تصاوير زيباسازی » www.gheisar2010.blogfa.comكليك كنيد

اینم هدیه روز عشق بابایی به مامانی

چون بابایی وقت نکرد از تهران برام کادو بخره مجبور شد توی سفر مشهد از یه پاساژ که اسمش الماس شرق بود برام هدیه بخره اینم عکسش

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی »  www.gheisar2010.blogfa.comكليك كنيد

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 / 11 / 1390برچسب:,ساعت2:46 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچك » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net كلیك كنید

سلامممممممممم عچقمممممممممم چند روز نبودم برات مطلب بنویسم اخه من و تو بابایی رفته بودیم مشهد پابوس امام رضا (ع)

 

یه روز بابای اومد خونه و گفت که بلیط هواپیما گرفته که بریم مشهد منم خیلی خوشحال شدم بلیط ما واسه سه شنبه ۲۵/۱۱/۹۰ ساعت ۶:۴۰ هم ساعت پروازمون بود

خلاصه همه کارامونو کردیمو راه افتادیم به سوی امام رضا (ع) ساعت ۹صبح رسیدیم مشهدو هتلی که توش مستقر بودیم هتل ملل بود کمی استراحت کردیمو اماده شدیم رفتیم حرم وقتی مامان پاشو تو صحن امام میزاشت شما خیلی خوشحال میشدی چون همش تکون میخوردی........

خلاصه تو اون چند روز که به منو بابایی خیلی خوش گذشت ایشالاه که به تو هم تو شیمک مامانی خوش گذشته باشه

بابایی کلی برای شما لباس خریده و متبرک کرده ایشالاه تا به دنیا اومدن تو و بزرگ شدنت امام رضا همیشه نگه دارت باشه گلممممممممم بووووووووووووووووس

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچك » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net كلیك كنید

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 / 11 / 1390برچسب:,ساعت12:23 قبل از ظهرتوسط مریم و علی | |

الان که دارم این متنو برات مینویسم من تو ۱۹ هفته هستم عچقم

 

البته این عکس شیمک مامانی نیست هاااااا

شنبه که تو ۱۸ هفته بودم با مامان جونیت رفتیم سونوگرافی الهی قلبونت بشم که دستت زیر چونت بود عچق اخه به چی فکر میکردیییییییی

دکتر هر چی خواست دوباره جنسیت شما رو نگاه کنه پاهاتو بسته بودی گلم از بس که دخمل مامان حیا داره

 

ایشالاه زودتر بگذره ماهها و زودی بیایو مامانو از تنهایی در بیاری

اونوقت منو تو بابایییی حسابی خوشحالیم و خوش میگذرونیممم

+نوشته شده در چهار شنبه 20 / 11 / 1390برچسب:,ساعت3:39 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

 

 

 

 

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 20 / 11 / 1390برچسب:,ساعت2:44 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |

سلووووووووووووووووووووووووووم عچقمممممممممممم

 

 

مامان دلش برات حسابی تنگولیده دیگه طاقت ندالممممم زودی این چند ماهم بگذره و تو بیای پیشم عچقممممممم بووووس

mahsae-ali.blogfa.com

یه شب که خونه مادر بزرگ پدریت بودیم اسم شما هم انتخاب شد قرار بود اگه شما پسمل باشی من اسمتونو انتخاب کنم و اگه دخمل بودی بابای اسمتونو انتخاب کنه واسه همین وقتی فهمیدیم شما دخملی بابایی رفت ۳ تا کتاب اسم خرید و اورد وما هم نشستیم چند تا اسم انتخاب کردیم که قشنگترینش که معنیش به شما خیلی شباهت داشت رو انتخاب کردیم هوررررررررراااااااااااااااااااااااااااhttp://forum.suma.ir/images/sheklak/hapydancsmil.gif

اسم شما شد: آدرینا به معنیه زیبارو -تکیه گاه

ادرینا جوووووووون تو عشق مامانو بابایییییییییییییییییییییی

 

+نوشته شده در چهار شنبه 20 / 11 / 1390برچسب:,ساعت2:2 بعد از ظهرتوسط مریم و علی | |